پس از برقرارى عهد هاى یهود، فی مابین آنها و مسلمان ها همزیستى پک پذیرایی ترحیم مشهد مسالمت آمیز برقرار بود؛ لیکن پک این رابطه ها سرد بود و یهودیان گاه و بیگاه به مخالفت با فرستاده مى پرداختند. این نوشتهعلمی به خوبى از پرسش و پاسخى که بارها بین این دو گروه ایفا شد، روشن مى خواهد شد. ازآنجاکه اهل کتاب، آگاهى هایى از کتاب هاى مقدس و دانش پیامبران داشتند، پرسش هاى آن ها شکلى دیگر داشت و به جاى درخواست معجزه، مطالبى را که در کتاب ها خوانده بودند، از نبی معبود مى پرسیدند. از طرفى چون یهودیان از ظهور پیامبر خبر داشتند، به حیث مى رسد که پرسش هاى آن ها گاه براى یقین و گاهى براى عذروبهانه جویى بود.
زمانى گروهى از علماى یهود نزد رسول آمد، گفتند: چهار نوشتهی علمی از تو مى پرسیم که جز پیامبران نمى دانند. فرستاده معبود با این شرط که در صورتی پاسخ گرفتند، اسلام آورند، به یکایک سؤالات او پاسخ بخشید. آنها هم جواب ها را درست دانستند. تأیید آن ها نماد مى دهد که پرسش هاى آنان جنبه آزمایش داشته نه آموزش. بعد از آن گفتند فعلا از فرشته اى که تورا همراهى مى کند خبر ده. فرمود: یاور من جبرئیل است که در کنار تمامی انبیا بوده میباشد. گفتند درحالتی که غیر از او بر تو فرود مى آمد، تصدیقت مى کردیم، ولى ما با جبرئیل مخالفیم و او دشمن ماست. در این هنگام آیه 97 سوره بقره نازل شد: «اى فرستاده بگو هر کس با جبرئیل دشمن میباشد ]او هیچوقت از پیش خود دستورى نمى آورد بلکه [نزول او بر قلب تو، به اجازه خداست.» (زهرى، الطبقات الکبرى، ج1، ص138؛ همچنین نگاه نمایید به: معافرى، سیره ابن هشام، ج1، ص543 و تفاسیر، تحت آیه 93 آل عمران).
گزینه دیگرى که یهود براى سؤال کردن نزد فرستاده آمدند، مربوط به حکم زناکار میباشد. بنا به نقل طبرسى از امام باقر(علیه السلام)، مرد و زنى از اشراف خیبر، مرتکب زناى محصنه شدند و یهودیان که از اجراى حکم سنگسار درباره آنها کراهت داشتند، از یهود مدینه خواستند تا درباره این زمینه از پیامبر پرسش کنند، شاید حکم سبک ترى براى آن دو باشد. گروهى از یهود مدینه، حکم این زمینه را از رسول خداوند جویا شدند؛ حضرت حدّ رجم را تعیین فرمود، لیکن یهودیان این حکم را نپذیرفتند و رسول از آنها خواست عبدالله بن صوریا را حاضر کنند تا حکم حقیقى تورات را از او بپرسند. ابن صوریا حاضر شد و به وجود حکم رجم درین موضوع در تورات گواهى اعطا کرد و اعتراض یهودیان را برانگیخت. دراین داستان هم چنین آمده است که ابن صوریا از فرستاده اکرم سؤال هایى کرد و چون جواب هاى آن حضرت را درست و بر طبق پیش گویى تورات یافت، اسلام آورد، ولى جهودان به او ناسزا گفتند.
پس از برقرارى عهد هاى یهود، فی مابین آنها و مسلمان ها همزیستى پک پذیرایی ترحیم مشهد مسالمت آمیز برقرار بود؛ لیکن پک این رابطه ها سرد بود و یهودیان گاه و بیگاه به مخالفت با فرستاده مى پرداختند. این نوشتهعلمی به خوبى از پرسش و پاسخى که بارها بین این دو گروه ایفا شد، روشن مى خواهد شد. ازآنجاکه اهل کتاب، آگاهى هایى از کتاب هاى مقدس و دانش پیامبران داشتند، پرسش هاى آن ها شکلى دیگر داشت و به جاى درخواست معجزه، مطالبى را که در کتاب ها خوانده بودند، از نبی معبود مى پرسیدند. از طرفى چون یهودیان از ظهور پیامبر خبر داشتند، به حیث مى رسد که پرسش هاى آن ها گاه براى یقین و گاهى براى عذروبهانه جویى بود.
زمانى گروهى از علماى یهود نزد رسول آمد، گفتند: چهار نوشتهی علمی از تو مى پرسیم که جز پیامبران نمى دانند. فرستاده معبود با این شرط که در صورتی پاسخ گرفتند، اسلام آورند، به یکایک سؤالات او پاسخ بخشید. آنها هم جواب ها را درست دانستند. تأیید آن ها نماد مى دهد که پرسش هاى آنان جنبه آزمایش داشته نه آموزش. بعد از آن گفتند فعلا از فرشته اى که تورا همراهى مى کند خبر ده. فرمود: یاور من جبرئیل است که در کنار تمامی انبیا بوده میباشد. گفتند درحالتی که غیر از او بر تو فرود مى آمد، تصدیقت مى کردیم، ولى ما با جبرئیل مخالفیم و او دشمن ماست. در این هنگام آیه 97 سوره بقره نازل شد: «اى فرستاده بگو هر کس با جبرئیل دشمن میباشد ]او هیچوقت از پیش خود دستورى نمى آورد بلکه [نزول او بر قلب تو، به اجازه خداست.» (زهرى، الطبقات الکبرى، ج1، ص138؛ همچنین نگاه نمایید به: معافرى، سیره ابن هشام، ج1، ص543 و تفاسیر، تحت آیه 93 آل عمران).
گزینه دیگرى که یهود براى سؤال کردن نزد فرستاده آمدند، مربوط به حکم زناکار میباشد. بنا به نقل طبرسى از امام باقر(علیه السلام)، مرد و زنى از اشراف خیبر، مرتکب زناى محصنه شدند و یهودیان که از اجراى حکم سنگسار درباره آنها کراهت داشتند، از یهود مدینه خواستند تا درباره این زمینه از پیامبر پرسش کنند، شاید حکم سبک ترى براى آن دو باشد. گروهى از یهود مدینه، حکم این زمینه را از رسول خداوند جویا شدند؛ حضرت حدّ رجم را تعیین فرمود، لیکن یهودیان این حکم را نپذیرفتند و رسول از آنها خواست عبدالله بن صوریا را حاضر کنند تا حکم حقیقى تورات را از او بپرسند. ابن صوریا حاضر شد و به وجود حکم رجم درین موضوع در تورات گواهى اعطا کرد و اعتراض یهودیان را برانگیخت. دراین داستان هم چنین آمده است که ابن صوریا از فرستاده اکرم سؤال هایى کرد و چون جواب هاى آن حضرت را درست و بر طبق پیش گویى تورات یافت، اسلام آورد، ولى جهودان به او ناسزا گفتند.